...
عزیز دل مامان خوبی عزیزم؟امشب بعد از اینکه از باغ آقا جون اومدیم تو همش دورو بر من بازی میکردی علاقه ی عجیبی هم به این داری که حتما از روی من رد بشی وقتی دراز کشیدم شونصد بار از این ور به اون ور میری مامان .امشب هم داشتی همین کار رو میکردی که یه لحظه دیدم خودت ایستادی هی گفتم بابا بابا آرتین رو ببین ولی زود نشستی دوباره اومدی پیش من و نگاهت به بابا بود هی گفتی ا ا ا من هم گفتم بابا آرتین رو نگاه کن دوباره یه لحظه خودت ایستادی مامان جون.حالا اگه تا چند روز دیگه این کار رو دوباره انجام دادی مشخص میشه که یه قدم دیگه واسه بزرگ شدن برداشتی مامان با هر کدوم از کارهای جدیدی که انجام میدی دنیا رو به مامان بابا میدی.دوست داریم فرشته.بوس.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی